۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۴, جمعه

دوسفر در یک روز

روز جمعه بیست و چهار اردیبهشت ....
روز سفر دوستم به تهران بود....
لحظات را ثانیه شماری میکردم... ولی سپری نمی شد....
ساعت یازده و نیم صبح تماس گرفتم.... ولی طفلک دوستم مشغول کار بود....
گفت زنگ میزنم......
ساعت سیزده و چهل دقیقه تماسی مجدد حاصل شد....
وگفت دارم میام عزیزم...
و من میز نهار را آماده میکردم.....
تا ساعت شانزده نهار نخورده منتظر دوستم بودم......
بعد از صرف نهار و احوال پرسی مجدد و کمی استراحت....و تماشای تلویزیون نشستیم...و بعد از صرف شام در حالیکه دقایق به شکل سریع میگذشت....
دلتنگیها مجدد شروع شد....
و سفری دوباره اغاز شد...
تا لحظه دیدار ....
چشم انتظار...

۲ نظر:

یوسف... گفت...

دوست تو دستش رو قلبش بود...
و روحش جای دیگری پر میکشید...
به خودش نفرین میکرد که چرا باید این روز هم سر کارش باشه....
مگه دوستش انتظار زیادی از اون داره؟
ولی همه چیز دست به دست هم داده که سنگ و گلوخ جلوی پای اون بندازه...
ولی این رو مطمئن باش که دوستت از عشقش که تو هستی با چنگ و دندون مراقبت میکنه....
و چشمای منتظر تو رو همیشه از راه دور میبوسه...
چونکه تو برای اون خدای احساسی...
و اون تورو به اندازه تمای کهکشانهای این دنیا دوست داره....

مازیار گفت...

سلام آقا حمید

وقتی این نوشته های برخاسته از یک قلب عاشق را خواندم ، وقتی لحظه های انتظار را با تمام وسعت قلبتان لمس کردم بی اختیار یاد ترانه ای از بانوی صدای ایران هایده عزیزافتادم

و در همین لحظه که دارم برایتان می نویسم گوش به صدای این بانوی عزیز میدهم که با صدای بی همتای خود برای عاشقانی همچون شما و دوستتان می خواند :

وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد ، انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میای ، تا وقتی که در وا میشه ، لحظه دیدن میرسه ، هر چی که جادست رو زمین به سینه من میرسه ، آه ای که تویی همه کسم ، اگه تور رو داشته باشم به هر چی میخوام میرسم

وقتی تو نیستی قلبمو واسه کی تکرار بکنم ، گلهای خواب آلوده رو باسه بیدار بکنم ، فصل کبوترهای عشق باسه کی دونه بپاشیم ، مگه تن من میتونه بدون تو زنده باشه ، ای که تویی همه کسم ، اگه تو رو داشته باشم به هر چی میخوام میرسم

عزیزترین سوغاتیه غبار پیراهن تو ، عمر دوباره منه دیدن و بوئیدن تو ، نه من تو رو باسه خودم نه از سر هوس میخوام ، عمر دوباره منی تو رو باسه نفس می خوام ، ای که تویی همه کسم ، بی تو میگیره نفسم ، اگه تو رو داشته باشم ، به هر چی میخوام میرسم


امیدوارم روزی این انتظار به سرآید و تمام لحظه هایتان در کنار عشقتان رنگ و معنا بگیرد